سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/9/16
9:17 عصر

اشعار عاشقانه

بدست کاترینا در دسته عشق و دوست داشتن

 می روم ، از رفتن من شاد باش

از عذاب دیدنم آزاد باش

گرچه تو تنها ز پیشم می روی

آرزو دارم ولی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

تلخی برخورد های سردرا

******************************************

چشم هایم خالی است

خالی از سایه سنگین نگاهی عاشق

دست هایم خالی است خالی از وسعت با هم بودن

خالی از حجم نوازشگر عشق

در کنار تو پر آواز شدن

در کنار تو به تنهایی و غم خنده زدن

با تو هم دم شدن با تو همراز شدن

با تو آغاز سخن از هر چیز

کیست با این همه امید دراز

با تو بودن با تو ماندن آرزوی تنهای من است.دوست داشتن

*************************************

چشم هایم خالی است

خالی از سایه ی سنگین نگاهی عاشق

دست هایم خالی است خالی از وسعت با هم  بودن

خالی از حجم  نوازشگر عشق

در کنار تو پر پرواز شدن

در کنار تو به تنهایی غم خنده زدن

باتو همراه شدن با تو  همزار شدن

باتو آغاز سخن در هر چیز

کیست با این همه امید دراز

با تو بودن با تو ماندن آرزوی تنهای من استدوست داشتن

*******************************

هیچ وقت نمی دانستم تنهایی چیست

تازمانی که از تو دور شدم

حالا تنها چیزی که می خواهماین است که

یک بار دیگر در کنارت باشمگریهآور

******************************

اومدم نگاهش کنم  ................  چشاش نزاشتدروغ

اومدم صداش کنم  ..............  لبام نزاشتمدرک داشتن

خواستم برم رهاش کنم .................  دلم  نزاشتگیج شدم

ولی آخرش ............... رفت ومنو تنها گزاشتدلم شکست